بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین والصّلاه والسّلام على محمّد وآله الطّاهرین
سیّد محمّد صادق علم الهدی
میلاد
سید محمّد صادق حسینی علم الهدی به سال ۱۳۵۵ هجری شمسی در تهران در «یکی از برجسته ترین خاندانهای علمی...»[۱] از پدر و مادری که هر دو از سادات حسینی[۲] و از تبار عالمان بزرگ بودند، چشم به جهان گشود.
خاندان پدری
معروف است که پدران او تا ائمّه اطهار(ع) عمدتاً از رجال علم و فضیلت و از بزرگان دین در روزگار خویش بوده اند.
ایشان فرزند ارشد آیت الله آقای حاج سید عبدالهادی علم الهدی از مدرّسین سطوح عالی حوزه علمیه تهران و از علمای پرتلاش و خدوم این شهر است.
جدّ امجد ایشان آیت الله سید محمّد علم الهدی (۱۳۰۶-۱۳۶۷ هـ ش) از تلامذه آیات عظام بروجردی و محقّق داماد و از مدرّسین و علمای جلیل القدر دوران خود بود، وی در اواخر عمر شریفش درصدد تأسیس مدرسه علمیه ای در تهران برآمد که در نیمه کار اجل بدو مهلت نداد و بعد از وفات، به همّت فرزند ایشان بنای آن تکمیل گشت و به نام آن عالم گرانقدر افتتاح شد. این مدرسه سالانه پذیرای ده ها طلبه فاضل و کوشا است.
جدّ اعلای وی مرحوم آیت الله سید علی علم الهدی (۱۳۱۲-۱۳۹۳ هـ ق) از اجلّه علما و مؤلّفین حوزه علمیه مشهد مقدّس، ابن علاّمه آیت االه سید محمد حسین نجفی (۱۳۳۹-۱۲۸۱ هـ ق) است که منشأ خدمات دینی و اجتماعی بسیاری در جامعه زمان خویش بود.
از دیگر اجداد پدری ایشان می توان از آیت الله میرزا مهدی حسینی خراسانی[۳] (۱۱۵۲-۱۲۱۸ هـ ق) نام برد که عالمی جامع منقول و معقول و از مراجع عظام و فقهای بزرگ و از شاگردان برجسته استاد کلّ علامه وحید بهبهانی بود[۴] وی در اثر مجاهدت روحانی بسیار و مخالفت با هوای نفس، مقام معنوی بلندی یافت، تا آنجا که درباره او آورده اند که بهنگام تشرّفش به روضه رضوی (ع) قفلهای حرم به روی او گشوده می شد.[۵]
خاندان مادری
سید محمّد صادق حسینی علم الهدی نوه دختری فقیه وارسته حضرت آیت الله معظّم آقای حاج سید محمد حسین مرتضوی لنگرودی ـ مدّ ظلّه ـ است. معظّم له که در زهد و تقوا و پرهیز از شهرت، از نوادر روزگار است، در تتبّع و تحقیق ید طولا و همّت بلندی داشته و از مدرّسین پرسابقه درس خارج و از مؤلّفین آثار ارزشمند علمی است.
جدّ اعلای مادری وی، فقیه عالیقدر مرحوم آیت الله العظمی سید مرتضی حسینی لنگرودی (۱۳۰۶-۱۳۸۳ هـ ق) است که از شاگردان برجسته آیات عظام سیّد ابوالحسن اصفهانی و میرزای بزرگ نائینی[۶ و از مراجع معاصر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی بود. در شهر مقدّس قم دو مدرسه علمیّه به آن بزرگوار تأسیس شده است.[۷]
نسبت سببی
ایشان در سال ۱۳۷۶ با دخت استاد مکرّم خود حضرت آیت الله آقای حاج سید علی حسینی میلانی نوه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید محمد هادی میلانی (۱۳۱۳-۱۳۹۵ هـ ق) وصلت نمود. وی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم بوده و مؤلّفات بسیاری در فقه و اصول و اعتقادات دارد.
تحصیلات دینی
سید محمد صادق حسینی علم الهدی از کودکی اشتیاق فراوانی به راه پدران خویش داشت، به همین روی از سال ۱۳۶۹ وارد حوزه علمیه قم شد و با شور و شوق به تحصیل علوم دینی پرداخت.
وی در سایه عنایات اجداد طاهرینش (ع) و به مدد استعداد و پشتکار خویش، مراحل رشد علمی را یکی پس از دیگری پشت سر نهاد و دیری نپایید که در سطح دروس خارج حوزه علمیّه قرار گرفت و در محضر اساتید برجسته ای همچون حضرات آیات بهجت، شبیری زنجانی و میلانی حاضر شد.
خود او درباره دوران تحصیلش می نویسد:
«در درس های فهمی و تحلیلی موفّق بودم؛ این گونه درس ها برایم آسان و شیرین می نمود. گاه می شد بدون معلّم، درس را به راحتی فرا می گرفتم... در طول دوران تحصیل، توجه ویژه ای به فهم عمیق مباحث درسی و تعمّق و تفکّر در پیرامون آن داشتم. تا آنجا که می شد مشکلات درسی را به نزد استاد نمی بردم و خود، به اتّکای فکر خویش در صدد حلّ آن می شدم. حتّی در یک مقطع، سعی من بر این بود که متن کتب سطح عالی حوزه را که ادبیّات پیچیده ای داشت، پیش از از استماع درس استاد و بدون مراجعه به شرح و حاشیه، عمیقاً بفهمم؛ این امر ـ هر چند، گاه، وقت بسیاری از من می گرفت ـ اما منشأ برکات زیادی بود. در سال های میانی دهه هفتاد، در درس خارج حاضر شدم که بحمدالله این حضور، تا به امروز ادامه دارد. در مورد حضور در درس خارج، به کیفیت معتقد بودم تا کمّیت؛ معتقد بودم به جای افزودن بر تعداد درس ها، می بایست بر فعالیت های علمی پیش و پس از درس افزود و مطالعه و تحقیق و تفکر پیرامون درس را تا آنجا پیش برد که به «نظر» و «رأی» رسید. هر چند در ابتدای کار، آراء به دست آمده، ضعیف و نامطمئن است و چه بسا به دل خود صاحب رأی هم نچسبد! اما به تدریج، و به مدد ممارست بیشتر و با گسترش دایره معلومات و افزایش توان و قوه استنباط، خطاها کاهش یافته و آراء پخته تری به دست خواهد آمد. به یاد دارم که این روش را، در همان روزهای نخستین حضورم در درس خارج، به کار می بستم. ... توصیه ای که خود از آن بسیار بهره برده ام و به همه محصّلین نیز بسیار توصیه می کنم اینکه؛ از همین آغاز، اندیشیدن را تمرین کنند! اندیشه ما درست مانند عضلات ماست! همانگونه که برای پرورش و تقویت عضلات، نرمش و ورزش زیادی لازم است، پروراندن و تقویت قوّه اندیشه نیز، کار یک شب نیست و تمرین و تلاش بسیار می طلبد. تحصیل منفعلانه، بدون فکر و تأمّل، راه به جایی نمی برد ...»[۸]
ایشان در سال ۱۳۸۵ از عهده آزمونهای علمی دقیق و دشوار شورای محترم نگهبان با موفّقیت بیرون آمد و ازسوی این شورا ـ درحالیکه جوانترین کاندیدایی بود که صلاحیت علمیش (اجتهاد) تأیید می شد ـ به عنوان فردی که شایستگی لازم جهت تصدّی منصب نمایندگی مجلس خبرگان را دارا است، معرّفی شد. ایشان با تأسّی به سیره علمای سلف، همواره از ورود به احزاب و جناحها و نزاعهای سیاسی خودداری کرده است.
وی مطالعات و تحقیقات بسیاری در باب اندیشه علمی شهید سعید آیت الله سید محمد باقر صدر داشته است و یادداشتهای بسیاری را بر محور آثار ایشان گرد آورده است، او مبانی فقهی ـ اصولی خود را متأثّر از اندیشه ناب این متفکّر عظیم الشأن اسلامی می داند.[۹]
تدریس
وی از سال ۱۳۷۶ با آموزش ادبیّات و منطق به طور رسمی به تدریس پرداخت و از سال ۱۳۸۲ بر کرسی تدریس سطوح عالی حوزه علمیّه تکیه زد، او تاکنون در بسیاری از محافل علمی معتبر حوزه علمیه قم از جمله: مدرسه آیت الله گلپایگانی، مدرسه فیضیّه، مدرسه خان، مدرسه آیت الله لنگرودی و... به تدریس کفایه، رسائل، مکاسب، فلسفه، حلقات و... اشتغال داشته است. همچنین از سال ۱۳۸۶ به دعوت مرکز مدیریّت حوزه علمیه خواهران عهده دار تدریس علم اصول در مقطع فوق لیسانس در استدیوی این مرکز بوده است که تاکنون (۱۳۸۹) ادامه دارد و وی همچنین در تألیف و تدوین مواد آموزشی این مرکز همکاری دارد.
ویژگی درسهای ایشان، دقّت نظر، بیان شیوا و روان همراه با دسته بندی مطالب است. وی از آنجا که متون درسی رایج حوزه را فاقد استانداردهای آموزشی لازم می داند، سعی وافری در جبران این نقیصه در تدریس خود داشته که بحمدالله، به شهادت بسیاری، موفّق بوده است.
درسهای ایشان مورد استقبال طلاب حوزه های علمیّه بوده و تاکنون صدها نفر از مشتاقان علوم دینی در دروس وی حاضر بوده اند. بسیاری از این دروس در قالب نرم افزار در تیراژ وسیع در سطح حوزه های علمیه منتشر شده و هم اکنون مورد استفاده طلاب علوم دینی است.
وی در کنار تدریس، از سال ۱۳۸۶ تاکنون مدیریّت آموزشی و علمی مدرسه علمیّه آیت الله لنگرودی بر عهده داشته و بر روند تحقیق و تصحیح و نشر برخی از کتب فقهی و اصولی نظارت مستقیم نموده است.
مطلب مرتبط: زندگینامه خودنوشت
[۱] - این تعبیر را مقام معظّم رهبری درباره خاندان پدری ایشان به کار برده اند.
[۲] - ایشان از طرف پدر ـ از طریق امام صادق(ع)ـ و از طرف مادر ـ از طریق امام سجاد(ع) ـ به حضرت سیّد الشهدا اباعبدالله الحسین(ع) متصل می شود. شجره نامه نیاکان ایشان درخزانه آستانه حضرت علی بن موسی الرضا(ع) محفوظ است.
[۳] - برخی از ارباب تراجم از ایشان با عنوان «شهید رابع» نام برده اند.
[۴] - وی یکی از چهار شاگرد برجسته وحید بهبهانی بود که به «مهادی اربعه» معروف شده بودند.
[۵] - وی شاگردان بسیاری تربیت نمود که از جمله آنان علامه شهیر سیّد بحرالعلوم است. منقول است که لقب «بحرالعلوم» را نیز خود او بر شاگرد فاضلش نهاد. ماجرای شهادت آن سیّد جلیل القدر به دست نادر میرزا (نوه نادر شاه افشار) که در راه دفاع از مذهب تشیّع و در جهت حمایت از مردم مستمند و محروم، در جوار حرم ملکوتی ثامن الحجج(ع) رخ داده است، بسیار جانسوز و عبرت آموز است، تفصیل این ماجرا را بسیاری از نویسندگان، از جمله مرحوم علامه امینی (صاحب الغدیر) درکتاب «شهداء الفضیله» آورده اند. بنگرید: شهید رابع، ص۲۸؛ شجره طیّبه، ص۴۰۷-۴۰۸؛ مطلع الشمس، ج۱، ص۶۸۲؛ الفوائد الرضویه، ص۶۷۱؛ شهیدان راه فضیلت،۴۲۲/
[۶] - این دو استاد هر یک در اجازه اجتهادی که برای وی نگاشته اند منزلت علمی او را با مضامینی کم نظیر ستوده اند.
[۷] - یکی از آن دو مدرسه ـ که سابقاً منزل مسکونی آن مرحوم بوده است ـ در خیابان چهارمردان، کوچه عشقعلی واقع شده است. این مدرسه همکنون در چهار بخش: مدرس، خوابگاه، کتابخانه و مرکز تحقیقات فعّال است.
[۹] - وی دراین باره چنین می نویسد: «بجاست در این مجال، از بزرگی یاد کنم که علی رغم آنکه او را هیچگاه درک نکردم؛ امّا گویی سالهاست که در کنارش زیسته ام و از او نکته ها آموخته ام. کسانی که مرا می شناسند، از ارادت قلبی و تعلّق روحی و نزدیکی فکری اینجانب با شهید والا مقام، مرحوم آیه الله سید محمد باقر صدر آگاهند. چهره ای که فکر و سلوک و روش و منش او، بیشترین تأثیر را بر شخصیّت و شاکله فکریم داشت. اینکه او را از کی و چگونه شناختم، برایم روشن نیست، امّا از همان سنوات نخست طلبگی، او و اخبارش را کنجکاوانه دنبال می کردم و بعدها که با آثار و آرائش آشنا شدم، افق فکری او را به خود بسیار نزدیک یافتم و اینک سالهاست ... به تدریس اندیشه های اصولی او مشغولم. مبانی اصولی و روش استنباط فقهی اینجانب، بیش از همه متأثّر از مکتب و مسلک آن شهید سعید است.»